آخرین دانه تسبيح
داستان زندگی نوجوان شهید بابک سرمدی
نوشته ليلا كريميان
چاپ اول 1391
قطع پالتويي 104 صفحه
قيمت 16000 ريال
ناشر: ستارگان درخشان اصفهان
نمایی از یک زندگی
دانشآموز شهید بابک سرمدی فرزند منصور، بیست و پنجم اردیبهشت ماه 1344 مصادف با شب عاشورا در خانوادهای با اصالت و متعهد ساکن نجفآباد چشم به جهان گشود به خاطر انتقال کار پدر، به آبادان کوچیدند. زمانیکه دشمن دون آتش تانک و مسلسل خود را به سوی مردم بیدفاع نشانه گرفت، خانوادهاش سه روز اول را در آن شهر ماندند؛ ولی با شعلهور شدن آتش جنگ به اجبار به ماهشهر کوچیدند؛ اما بابک در آبادان ماند. نامههایی برای پدرش نوشت مبنی بر اینکه سرانجام در اثر بمباران هوایی دشمن، بابک در حال نگهبانی ترکش به شکمش اصابت کرد و پس انتقال به بیمارستان و عملهای جراحی متعدد، در حالیکه آرزوی شهادت را در دل میپروراند به تاریخ 3/8/1359 مصادف با ساعت هفت صبح عید قربان با لب تشنه به کاروان سید و سالار شهدان پیوست و آسمانی شد.
از پنجرۀ کتاب
چشمان درشت بابك به اشك نشست و با سرانگشتان كوچكش اشكهايش را چيد، امّا انگار اشكها امان از هم بريده بودند. پشت سر هم روي گونههاي سفيد بابك سُر ميخوردند و ميچكيدند پايين. محترمخانم با اينكه عصباني بود امّا طاقت ديدن اشكهاي بابك را نداشت. دوباره پشت ميز نشست و با ناراحتي زل زد به روميزي كه پر شده بود از گلهاي ريز و درشت صورتي. چند دقيقه گذشت حالا ديگر هم بابك آرامتر شده بود و هم محترمخانم.
چشمهاي محترمخانم پر بود از پشيماني؛ پشيماني از دادي كه سر بابك زده بود. به بابك كه با ناراحتي نشسته بود كنار كمد لباسها نگاه كرد و گفت:
«آخه پسرم، عزيزم، براي چي لباستو دادي به دوستت؟»
بابك با صدايي كه هقهق گريه بين كلماتش شكاف ميانداخت گفت:
«آخـه مامانجون ... خانـواده دوسـتم هفت تا بچّه دارند ... درآمدشون به زور كفاف زندگيشون رو ميده. امّا شما و بابا هر دو معلمين. وضعيت ماليمون هم خيلي بهتر از اونهاست. مامانجون، دوستم خيلي تلاش كرد تا همهي نمراتش بيست بشه. اين انصاف نيست كه فقط به خاطر نپوشيدن لباس ورزشي دو نمره از اين درس كم بگيره...» ص35
نمای معرف
اين كتاب به روايت زندگي يكي از بزرگ نوجوانان ايران زمين، شهيد بابك سرمدي ميپردازد. وي اولين دانشآموز شهيد جنگ تحميلي، در شهرستان نجفآباد است كه با نگاه ساده امّا بيانتها و قلبي رئوف و بزرگ در صراط مستقيم گام نهاد تا جاودانگي را نصيب خود كند.
كتاب حاضر سعي دارد لحظههايي از خاطرات شهيد را در مقاطع مختلف زندگي تا لحظه شهادت بيان كند.
|