درباره ما | ارتباط با ما | نقشه سایت        
 
  1. بیانیه در قبال هتک حرمت به شهدای مدافع حرم [۱۴۰۱/۰۵/۲۳ ساعت ۱۲]
  2. اینستاگرام کنگره سرداران و 2500شهید نجف آباد [۱۴۰۰/۰۵/۲۰ ساعت ۱۰]
  3. کانال ایتا کنگره سرداران و 2500شهید نجف آباد [۱۴۰۰/۰۵/۲۰ ساعت ۱۰]
  4. کانال تلگرام کنگره سرداران و 2500شهید نجف آباد [۱۴۰۰/۰۵/۲۰ ساعت ۰۹]
  5. ارتباط با واتساپ کنگره سرداران و 2500شهید شهرستان نجف آباد [۱۴۰۰/۰۵/۲۰ ساعت ۰۹]
 
آخرین اخبار
 



نظرسنجی
تا چه حد با کنگره شهدای شهرستان نجف آباد آشنا هستید؟ ؟
1 : بسیار زیاد (1468 رای)
26 % 
2 : زیاد (932 رای)
16 % 
3 : متوسط (962 رای)
17 % 
4 : کم (867 رای)
15 % 
5 : بسیار کم (1504 رای)
26 % 

معرفی سایت به دوستان

پیوندها
 
سایت مقام معظم رهبری

آمار سایت
تعداد شهدای ثبت شده : 2485
تعداد اخبار ثبت شده : 45
تعداد افراد آنلاین : 8
کل بازدیدها : 4152674
بازدید های امروز : 548
بازدید های دیروز : 1389

مثل قصه‌های لیلی

مثل قصه‌های لیلی

زندگی سردار شهید حسینعلی قوقه‌ای به روایت همسرش معصومه عرشی

نوشته: اعظم زینلی

چاپ اول: 1392

قطع: پالتویی، 96 صفحه، مصور

نشر: ستارگان درخشان

نمایی از یک زندگی

حسینعلی در دهم اردیبهشت سال 1337، پا به عرصۀ گیتی نهاد. برای کمک به امرار معاش خانواده در یک کارگاه نجاری به کار مشغول شد. از اتلاف وقت بیزاری می‌جست و پیوسته به دنبال زیبنده کردن خلق و خوی خود بود. هدف امام را هدف خود می‌دانست و گوش سپردن به فرامین ایشان را، وظیفه‌اش. در سرکوبی شرارت‌های ضدانقلاب کردستان فداکاری بسیار کرد. در عملیات‌های فتح‌المبین، الی‌بیت‌المقدس، رمضان و محرۀم با سمت‌های مختلفی از جمله فرمانده گردان و فرمانده محور عملیاتی، حضور یافت. باید طنین مناجات و توسل‌هایش را در تپه‌های دالپری، شجاعتش را در عملیات الی‌بیت‌المقدس، استقامتش را در حملۀ رمضان و شجاعتش را در عملیات محرّم یافت. در مراسم نماز جماعت و جلسات دعا می‌کوشید تا نیروهایش را به خودساری تشویق کند. کلاس‌های تئوری و عملی برپا می‌کرد و در رزم‌های شبانه توان رزمی افراد را بسط می‌داد. در ادعیه‌ها به حضرت فاطمه(س) متوسل می‌شد. به اقامۀ نماز شب مبادرت می‌ورزید. می‌گفت: «من مدیون امام هستم.» و آمده بود جبهه تا دِین خود را ادا کند تا انقلاب امام و ملت صدمه نبیند و در بند اسارت نا اهلان گرفتار نشود. فرمانده گردان آرپی‌جی‌زن، در عملیات رمضان حماسه‌ها آفرید. نقش او در شکار تانک‌های عراقی کم‌نظیر بود. در عملیات محرّم، با تمام وجود حاضر شد، بی آنکه در جهاد فی سبیل‌الله، لحظه‌ای تردید به دل راه دهد. به منظور خاموش کردن یکی از تیربارهای فعال دشمن به همراه نیروها در موقعیت خوبی موضع گرفت؛ اما بر اثر اصابت تیر کالیبر50 بر پیشانی‌اش در 11آبان1361 به جمع عاشورائیان پیوست. برادرش محمدرضا قوقه‌ای هم حین عملیات کربلای4 در جزیرۀ ام‌الرصاص به شهادت رسید.

از پنجرۀ کتاب

در را که باز کردم چهرهي حسين در چهارچوبِ در قاب شد. نگاهمان در هم گره خورد. دست و پايم را گم کردم، گونههايم برافروخته شد. نگاهم را از نگاهش گرفتم و به زمين دوختم. زبانم در دهانم نميچرخيد، فراموش کردم سلام کنم. از جلوي در کنار رفتم و بريدهبريده گفتم: «بفرمائيدهمانطور که سرم پايين بود، متوجّه نگاههاي حسين بودم که زير چشمي نگاهم ميکرد. ياالله گفت و بهآرامي وارد خانه شد. پاهايم سست شده بود. حسين ميرفت و من بهت زده نگاهش ميکردم. همانطور که گامهايش را به آرامي برميداشت، سر چرخاند و نگاهي به من کرد. از خجالت آب شدم. مثل ماتزدهها خشکم زده بود. خودم را جمعوجور کردم و در حالي که مراقب بودم زمين نخورم، به زحمت به اطاقمان رفتم. مادر و زنبرادرم با شنيدن صداي حسين، به اتاق احمد رفتند. مادرم مثل هميشه حسين را در آغوش گرفت و پيشاني او را بوسيد. ص26

 

نمای معرف

عشق، به پردازش احساس روی می‌آورد و به سازش آن. از پسِ آن حسی ژرف و مالامال از هیجان، روح و جان عاشق را تسخیر می‌کند. احساسی که به زندگی ارزش و بهایی صد چندان تزریق می‌کند. کتاب « مثل قصه‌های لیلی» سرگذشت زندگی همسر شهیدی است که در مدت کوتاه سه سال زندگی پر فراز و نشیبی که با سردار شهید حسینعلی قوقه‌ای داشت، چنان عاشقانه زیست که جوشش و فوران عشقش هیچ‌گاه خاموش نشد. در این کتاب، حکایت این دورۀ کوتاه با ساده‌ترین کلمات بیان شده است و خواننده می‌تواند به راحتی با او همزاد پنداری کند.

 



© در جهت ترویج فرهنگ دفاع مقدس و شهادت هر گونه کپی برداری از محتوای سایت (با ذکر منبع) بلامانع است . طراحی و برنامه نویسی توسط طراحی و توسعه وب سایت صبا