12) منتخب وصیتنامه شهید والامقام احمد حجتی
رزمندگان عزیز سعی کنید فقط برای خدا بجنگید و بس آگاهانه مبارزه کنید و قدر خودتان را بدانید این فرصتها سعادتی است که مفت به دست نمی آید از فرصت نهایت بهره را ببرید.
پیام به اولیاء رزمندگان شما بارها آرزو میکردند که خود و فرزندان در کربلا بودید و به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین (ع) لبیک بگوئید اکنون آن فرصت برای شما به دست آمده فرصت را غنیمت شمارید و به یاری اسلام بشتابید
پیام به ارگانهای انقلابی، جهاد، سپاه: شما فرزندان انقلاب مقدس ایران هستید، ایمان و فداکاری شما مبین انقلاب است مقاومت شما در برابر سختیها باید همچون یاران رسول اکرم (ص) در صدر اسلام باشد اگر خدای ناکرده فردی نالایق در بین شما پیدا شد او را طرد کنید و به جایش افراد مؤمن و کاردان بگمارید افراد دو چهره و منافق را از خود دور کنید که بزرگترین آفت انقلاب می باشند. فرموده استاد محمد منتظری را همیشه در گوش داشته باشید که فرمود: با دشمن انقلابی عمل کنید و اگر نکردید او با شما انقلابی عمل خواهد کرد.
همیشه سعی کنید از رهبر و ولایت فقیه پیروی کنید، در خط امام گام بردارید، چون شهید رجائی مقلد واقعی و حقیقی امام باشید و از انحراف به چپ و راست بپرهیزید. پیام ها و رهنمودهای امام، را که همواره مرهمی است بر جراحات و التیام خستگی و تلاش شبانه روزی رزمندگان به جان و دل گوش کرده و به کار بندید.
بارها از رزمندگان و عزیزان شنیده ام که می گویند برویم سخنان امام را گوش بدهیم تا حال بیائیم و نیرو بگیریم.
پیام به ملت وفادار اسلام: اتحاد و تلاش بیشتر برای ساختن کشور اسلامی، پیروی از خط امام تا آخرین قطره خون (شهادت)، جلوگیری نکردن از آگاهی مردم و هدایت آنها.
در مورد جنگ: ملت باید به جنگ بیشتر بیندیشید و همان طوری که رهبر عظیم الشأن فرمودند: رهبر ما طفل 13 ساله است بنابراین جهاد در راه خدا واجب شرعی است.
رزمندگان عزیز سعی کنید فقط برای خدا بجنگید و بس، آگاهانه مبارزه کنید و قدر خودتان را بدانید، این فرصتها سعادتی است که مفت به دست نمی آید از فرصت نهایت بهره را ببرید.
« و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله»
ای مؤمنان با کافران جهاد کنید تا در سرزمین فتنه و فسادی دیگر نماند و آئین همه دین خدا گردد چنانچه ایمان آوردند خدا به اعمالشان بصیر و آگاه است.
در مورد جنگ: ملت باید به جنگ بیشتر بیندیشید و همان طور که امام فرمود رهبر ما طفل 13 ساله است بنابراین جهاد در راه خدا واجب شرعی است.
امت عزیز اتحاد و تلاش بیشتر کنید برای ساختن کشور اسلامی و برافراشتن پرچم اسلامی در سراسر جهان، پیروی کنید از خط امام تا مرز شهادت، از آگاهی مردم جلوگیری نکرده و آن امت که تمام همنشینان برای اسلام فدا کرده و می کنند در مسیر راهنمائی به سوی ارزشهای اسلامی هدایتشان کنید.
همیشه سعی کنید در خط ولایت فقیه گام بردارید چون شهید رجائی مقلد حقیقی و واقعی امام باشید و از انحراف به چپ و راست بپرهیزید.
پیامها و رهنمودهای امام، همواره ارزنده و مرهمی است بر جراحات و التیام بخش خستگی و تلاش شبانه روزی مردم مستضعف و رزمندگان است به جان و دل گوش کرده و به کار ببرید.
بارها از رزمندگان و عزیزان شنیده ام که می گویند به دیدار امام برویم و یا سخنرانی اورا گوش کنیم تا حال بیائیم و نیرو بگیریم.
برای این که مردم از راه راست منحرف نشوند نقطه نظرهای افراد را با نقطه نظرهای امام و اولیاء دین مقایسه کنید، هر کدام با نظر امام و ولایت فقیه موافق بود آن را انتخاب کنید، همیشه فکر نکنید تمام حرفهای شما صحیح و حرفهای دیگران اشتباه است لااقل 10% هم احتمال بدهید که دیگران صحیح فکر میکنند و شما اشتباه، طرفدار حقیقت باشید و به آراء و نظرات دیگران احترام بگذارید در راه خدمت به ملت عزیز کوشش نمائید و ادامه دهنده راه شهداء باشید و هر کاری را با نام خدا شروع و به انجام برسانید.
سردار شهید احمد حجتی
مسئول تدارکات سپاه سیدالشهدا(ع)
احمد را همه میشناسند. خانوادهاش در نجفآباد در ایثار و فداکاری زبانزد خاص و عاماند. با توجه به تهیدستی خانواده نتوانست به مدرسه برود و در یک کارگاه در و پنجرهسازی مشغول کار شد. در نُه سالگی استادکار ماهری شد و کارهای جوشکاری را خودش انجام میداد. عشق به تحصیل، او را در یازده سالگی رها نکرد. در سال 1350 مدرک دیپلم ریاضیاش را گرفت و برای سربازی وارد سپاه دانش شد. با اینکه محل خدمتش آبادۀ شیراز بود، به میل خودش، محرومترین نقطۀ استان فارس آن زمان، یعنی لامِرد لارستان را انتخاب کرد. احمد چنین انسان سختکوشی بود. او در آن روستا فعالیتهای سیاسیاش را گسترش داد؛ البته زحمات معلم شهید نصیری لاری، نمایندۀ مجلس شورای اسلامی نیز در بیدار کردن مردم آن خطه مؤثر بود. سربازیاش که تمام شد، با شرکت در کنکور در رشتۀ راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت، همچنین رشتۀ هواشناسی قبول شد؛ اما وارد آموزش و پرورش شد و در روستای فریدن به تدریس روی آورد. سال 1356 احمد در رشتۀ ریاضی فیزیک قبول شد، سپس در دانشگاه، انجمن اسلامی را بنیانگذاری کرد تا دانشجویان را متشکل سازد. با روشن شدن جرقههای انقلاب و آغاز مبارزات، دانشجویان را دعوت به اعتصاب و تظاهرات خیابانی علیه رژیم پهلوی کرد. در ظهر روز عاشورای 1357 که مردم نجفآباد برای نماز به خارج از شهر رفته بودند، او و چند تن از دوستانش مجسمۀ شاه را به زیر کشیدند. این کار باعث شد تا نیروهای امنیتی رژیم با تشدید حکومت نظامی در روزهای 11 و 12 محرّم، بازار نجفآباد و خانۀ افراد سرشناس انقلابی را در آتش کینه و انتقام خود بسوزانند. او و دوستانش به مقابله با عمال رژیم پرداختند و با اینکه در 12 محرّم خودش به سختی زخمی شد، به فکر نجات مجروحان حادثه و انتقال آنها به خانههای امن بود. انقلاب که پیروز شد، احمد در افشای خط غربزدۀ بنیصدر بسیار کوشید.
احمد بنیانگذار جهادسازندگی نجفآباد بود. این نهاد پر تلاش را در تابستان 85 تأسیس کرد و اردوهای سازندگی جهاد را به راه انداخت. به همراه جهادگران فعالیتهای سازندگی را از روستاهای محروم شهرستان نجفآباد آغاز کرد، سپس دامنۀ کمکرسانی را تا
دورترین نقاط شهرکرد گسترش داد. او به همراه شهیدان حسین پارسا، علی ایمانیان و دیگر دوستانش به روستاهای محروم میرفت. اگر به روستاهای اطراف نجفآباد سری بزنیم، هنوز خدمات احمد بر زبان مردمش جاری است. با آغاز جنگ تحمیلی، احمد به همراه دوستانش جزء اولین نیروهایی بودند که از نجفآباد در کنار مبارزان خرمشهر به مقابله با دشمن پرداختند. پس از سقوط خرمشهر به همراه دوستانش سرداران شهید حسین پارسا، علی ایمانیان، اکبر فتاحالمنان و ... برای یاریرسانی به مردم و رزمندگان اقدام به تشکیل جهاد اصفهان مستقر در آبادان کرد. در سال 1360 وارد سپاه شد و به سِمَت مسئول تدارکات سپاه منطقه 2 کشور منصوب شد. احمد با دیگر برادران مسئول، یگانهای سپاه استان را به سلاحهای سنگین مجهز کرد که این امر در پیروزی نیروهای تیپ نجفاشرف، تیپ کربلا و تیپ امام حسین(ع) نقش بسزایی داشت. در عملیاتهای ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و الیبیتالمقدس نقش مؤثری ایفاکرد. او در عملیات طریقالقدس و فتح بستان در ستاد فرماندهی و فراهم آوردن نیرو و تجهیزات زحمات زیادی کشید. در همین عملیات بود که برادر کوچکش محمدعلی حجتی که فرماندهی زرهی تیپ 25 کربلا را بر عهده داشت، به شهادت رسید. پس از پیروزی عملیات طریقالقدس، احمد در پادگان غدیر، به عنوان مسئول در اعزام نیرو و تأمین سلاح و سرکشی به جبههها حضور یافت و نیاز جبههها را تأمین کرد. در اردیبهشت 1361 در سمینار فرماندهان و مسئولان جنگ در ارتباط با عملیات الیبیتالمقدس در اهواز شرکت نمود. برای مراسم بزرگداشت معلم جهادگر اسماعیل جلالی به نجفآباد آمد و پس از حضور دوبارهاش در جبهه، با سمت مسئول تدارکات سپاه دوم سیدالشهدا حین عملیات الیبیتالمقدس به همراه احمد معین و عبدالحسین رجایی جهت بررسی منطقۀ عملیاتی و پیدا کردن راهی برای انتقال مجروحان و تدارکات پشتیبانی به خطوط مقدم رفتند و خبری از آنها نشد. این سه شهید بزرگوار در منطقۀ عملیاتی خرمشهر جاویدالاثر شدند. بعد از آزادسازی خرمشهر، همراه غنائم به دست آمده، یک حلقه فیلم توسط رزمندهای پیدا شد که پس از چاپ آن جنایت سربازان بعثی بر ملا شد. از شروع تیراندازی به اتومبیل، تا هنگام شهادت آنها، عکسبرداری شده بود و بدینگونه نحوۀ شهادت آنان مشخص گردید.
برادرانِ احمد، شهیدان: ابوالقاسم، محمدعلی و کاظم و داماد خانوادهشان حیدرعلی امامی و همچنین برادرزادهاش محمد حجتی در جنگ به شهادت رسیدند.