ستاره صبح

ستارۀ صبح
نوشته: لیلا کریمیان
چاپ اول: 1393
قطع: رقعی، 128 صفحه
نشر: ستارگان درخشان
نمایی از یک زندگی
احمد متولد 5/3/1331 بود. خانواده‌اش به اصالت و تدیّن شهرت داشت. به علت فقر اقتصادی، از رفتن به مدرسه محروم شد و به کار و فعالیت روی آورد. در نُه سالگی استادکار ماهری شد. عشق به تحصیل او را در یازده سالگی رها نکرد و با وجود مصائب فراوان، موفق به اخذ دیپلم شد. برای گذراندن دورۀ سربازی وارد سپاه دانش شد. آن هم در محروم‌ترین نقطۀ استان فارس آن زمان، یعنی لامِرد لارستان. در رشته ریاضی فیزیک، به دانشگاه راه یافت و در آنجا انجمن اسلامی را بنیان‌گذاری کرد. در راه‌اندازی اعتراضات و تظاهرات مؤثر بود و در مقابله با عمال رژیم در دوازدهم محرّم 1357 به سختی مجروح شد. او در افشای خط غرب‌زدۀ بنی‌صدر بسیار کوشید. احمد حجتی را به عنوان مؤسس جهاد سازندگی نجف‌آباد می‌شناسند. در راه سازندگی مناطق محروم از دل و جان تلاش می‌کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، احمد به همراه دوستانش جزء اولیت نیروهایی بودند که به مبارزان خرمشهر ملحق شدند. با سقوط این شهر به همراه دیگر جهادگران، اقدام به تشکیل جهاد اصفهان مستقر در آبادان کرد. در سال 1360 وارد سپاه شد و مدتی بعد به سمت مسئول تدارکات سپاه منطقۀ2 کشور منصوب شد. او در تجهیز یگان‌های سپاه استان به سلاح‌های سنگین کوشا بود. در عملیات‌های ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس حضوری پویا و ثمربخش داشت. در اردیبهشت1361 در سمینار فرماندهان و مسئولان جنگ در ارتباط با عملیات الی‌بیت‌المقدس در اهواز شرکت کرد. سرانجام  در آستانۀ آغاز مرحلۀ دوم همین عملیات، به همراه احمد معین و عبدالحسین رجایی به منظور بررسی منطقۀ عملیاتی و یافتن راهی برای انتقال مجروحان و تدارکات به خطوط مقدّم رفتند و در کمین نیروهای بعثی گرفتار شدند و مظلومانه به شهادت رسیدند.
از پنجرۀ کتاب
با شروع فصل بارندگي رساندن تدارکات به بچه‌ها بسيار مشکل شده بود. مجبور شده بوديم تدارکات مختصري را به وسيلۀ  قايق از عرض رودخانه عبور دهيم، سپس با پاي پياده و يا با استفاده از چهار پا تدارکات را تا نزديک کارخانۀ شير پاستوريزه متروکه‌اي که محل استقرار نيروها بود مي‌رسانديم.
در اين شرايط، ضرورت احداث پل‌ بسيار احساس مي‌شد. ايجاد پل بشکه‌ای روي رودخانۀ بهمن شير يکي از ابتکارات شهيد حجتي، پارسا و ايمانيان بود که سبب سهولت در ترددها شد. شهرستان آبادان دو پل بيشتر نداشت و بچه‌ها تصميم گرفتند روي قسمتي از رودخانه که به دليل وجود نخلستان‌ها خارج از ديد دشمن بود، پل احداث کنند و براي اين کار از بشکه‌هاي دويست و بيست ليتري و آهن آلات پالايشگاه آبادان، ميل‌گرد، سيم بکسل و چيزهايي از اين قبيل استفاده کرديم تا توانستيم دو پل بشکه‌اي عظيم، يکي طرف منطقۀ فياضيه و يکي در منطقۀ ذوالفقاريه احداث و آن را در دو طرف رودخانه مهار کنيم. اين کار با وجود سختي‌هاي فراوان، اما با همت بچه‌هاي مخلص جهاد به خوبي انجام شد.   ص94 و 95
 
نمای معرف
نویسندۀ کتاب «ستارۀ صبح» با به کارگیری روایتی داستان گونه به بیان زندگی سردار شهید احمد حجتی می‌پردازد. ارتباط عاطفی یک دانش‌آموز دبیرستانی برای ارائۀ تحقیق کلاسی‌اش، منجر به آشنایی با این شهید می‌شود. او از طریق گفت‌وگو با هم‌رزمان و خانوادۀ شهید حجتی با فعالیت‌های ایشان آشنا می‌شود. این داستان مستندگونه، خواننده را به درون متن و وقایع پیرامون زندگی این شهید بزرگوار می‌برد.